امروز بعد از یک هفته باز دارم برمیگردم خوابگاه 

دلم شدید گرفته، هواهم دلش گرفتس، ابره ابره اونجارو دوست ندارم، استرس امتحانا هم از یک طرف دیگه 

خلاصه بدجوری همه چی درهم شده 

دلم میخواد یه مدت یه زندگی بی دغدغه و آروم داشته باشم،فکر کنم بعد از این همه تنش حقم باشه.  طوری که دیگه چیزی  برای فکر کردن  نداشته باشم. دوست دارم برای چند لحظه هم که شده بشم همون آدمی که آرزوشو دارم 

خدا جونم این روزام پر شده از نا امیدی و ترس و غم

هوامو داشته باش من تنهام، میترسم 

منو به حال خودم رها نکن

امروز شدید برف می‌بارید البته هنوزم یکم میباره 

میخواستم برم خونه ولی خوب اوضاع جاده ها زیاد خوب نبود

عصری بچه ها با دوست پسراشون رفتن پارک برف بازی 

در کل آدمهای خجسته ای هستن 

منم ترجیح دادم بمونم خوابگاه ولی شدید دلم گرفته بود برا همین خودم زدم بیرون یکم تو خیابونا قدم زدم یکم فکر کردم ولی به نتیجه ای نرسیدم 

خدا کنه فردا هوا خوب باشه دلم برای مامانم تنگ شده 

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران. رفتم از کوی تو لیکن عقب سر نگران

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردیتو بمان و دگران وای به حال دگران

استاد شهریار 

( عاشق استادم واقعا شهریار شعر فارسیه)  

اینجا داره برف میباره. بعد از ظهر میخوام برگردم خونمون،  فقط خدا کنه جاده ها بسته نباشه 

دیشب داشت بارون میبارید بعد یهو امروز صبح بیدار شدیم دیدیم کلی برف رو زمینه 

با اینکه هوا خیلی سرد میشه ولی آدم لذت میبره 

وای عاشق اینم رو برف تازه راه برم یه صدای خاصی داره دوس دارم صداشو خوشحالم میکنه 

خدایا تو دل منم یه برف حسابی بباره تا هرچی کثیفی هست رو با خودش ببره.

امروز توسط یکی قضاوت شدم 

حس خیلی دردناکیه ، وقتی که ازت هیچی نمیدونن بعد انقدر راحت راجبت نظر میدن 

اونم بوسیله ی کی!!!!!  کسی که خودش سر تا پا پر  از اشکاله .

کاش حداقل قبل از اینکه بخواییم یکیو تفسیر کنیم، قضاوت کنیم ،خودمونو برای چند لحظه بزاریم جای اون طرف از نقطه نظر اون به قضیه نگاه کنیم 

هی دلم خیلی گرفت 

خدایا تو خودت شاهدی تو خودت همه چیزو راجب من میدونی.،

میدونم تو اصل قضیه ای، بقیه مهم نیستن، ولی گاهی وقتا حرفای آدمات بد جور دل میسوزونه

امروز ساعت یازده صبح رسیدم خوابگاه 

واقعا دخترا هم گاهی اوقات خر میشن ها 

یکی از همخوابگاهی هام به دوست پسرش که تازه یه ماهه با هم آشنا شدن یه میلیون قرض داده بعدشم تازه رمز شماره کارتشو داده به پسره الانم فهمیدن که بعلههه آقا از این پول میگیره میره خرج بقیه ی دوست دختراش میکنه. 

حالا اینم مثه خر مونده تو گل 

ای بابا مردمم حوصله دارن ها

فایده تنهایی منم همینه که حداقل نمیخوام دیگه غصه خیانت یکی دیگه رو بخورم 

خودمم و خودم  ( زیاد بدم نیستا) 

دیروز رفتم اداره ، همه ی بچه های قدیمی بودن ، بعضیاشونم جاشون عوض شده بود . خانوم گل که همچنان مدیر بخش بود . امیر و اشرف و بقیه ی بچه ها هم بودن امتحانای آنلاینم یه خوبی داشت به این بهونه یه بار دیگه اونارو دیدم . دیروز میخواستن ازشون تست کرونا بگیرن ، منم که امتحانم ساعت یازده بود ، امیر بیچاره مجبور شد به خاطر امتحان من از تست دادن جا بمونه . خیلی خیلی کمکم کرد ، باید دفعه ی دیگه یه چیزی براش بگیرم .

خداوندا： نه آنقدر پاکم که مرا کمک کنی و نه آنقدر بدم که رهایم کنی … میان این دو گم شده ام هم خودم و هم تو را آزار می دهم … هر چه تلاش کردم نتوانستم آنی شوم که تو می خواهی و هرگز دوست ندارم آنی شوم که تو رهایم کنی … خدایا دستم به آسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن . _ شرح حال منه !!

دلم پیش توست. و امروز بیشتر از همیشه حاضرم بهترین داشته‌هایم را بدهم تا بتوانم تو را با تمام غمم ببوسم. بیشتر از هر چیز دلم می‌خواست می‌توانستم تمام روحم را در چشمانم بگذارم و تا ابد به تو نگاه کنم. " آلبر کامو " ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌